تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟

تحلیل بنیادی تکنیکال یا ذهنی
هدف هر معاملهگر، کسب سودی مشخص و مستمر است، با این وجود، معاملهگران اندکی هستند که به این مهم دست مییابند. عامل موفقیت این تعداد اندک از معاملهگران چیست؟ تفاوت بین معاملهگران موفق و ناموفق در شیوۀ تفکر آنهاست. معاملهگرانی که به شیوۀ انجام معاملات خود اعتماد دارند و تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ آنچه را که به نظرشان باید انجام شود، بیهیچ تردیدی انجام میدهند و از رفتار تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ نابسامان بازار ترسی ندارند، موفق هستند. آنها آموختهاند که بر روی اطلاعاتی تمرکز کنند تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ که به آنها کمک میکند موقعیتهای کسب سود را دریابند و نه اطلاعاتی که منجر به ترس آنها میشود. نگارنده در کتاب حاضر به آموزش مهارتهای روانشناختی لازم برای کسب سود مستمر در بازار بورس و بازار ارز میپردازد. وی ضمن تحلیل نحوۀ تفکر تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ انسانها، چگونگی تغییر عقاید برای دستیابی به موفقیت در بازار را به خواننده نشان میدهد.
تحلیل بنیادی تکنیکال یا ذهنی
درباره نویسنده مارک داگلاس :
مارک داگلاس (Mark Douglas) نویسنده کتاب تحلیل بنیادی تکنیکال یا ذهنی، یک افسر بازنشسته ارشد USN پتی است. مارك پس از شغل خود در نیروی دریایی، به عنوان يك مشكل-یاب، وارد صنعت كامپيوتر شد، 19 دفترچه راهنما را براي كاربران نوشت و ساعتهاي زيادي به آن كاربران آموزش داد. او به همراه همسرش نورا، قبل از بازنشستگی و رفتن به گاردنرویل، نوادا و مشغول شدن به نویسندگی، به مدت نه سال، شرکت Orange Blossom RV Resort را در آپوپكا، فلوریدا، اداره میکردند.
درباره کتاب تحلیل بنیادی تکنیکال یا ذهنی:
یکی از مهمترین مسائلی که در رابطه با هر فعالیتی وجود دارد، برخورداری از تواناییهای روانی لازم برای انجام آن فعالیت میباشد.کتابهای بیشماری در مورد آموزش مهارتهای تحلیل بازار وجود دارد ولی با وجود اینکه داشتن ساختار ذهنی ویژه معاملهگری مهمترین اصل موفقیت در بازار است، کمتر بدان پرداخته شده است. کتاب حاضر یکی از بهترین کتب موجود در زمینه آموزش مهارتهای روانشناختی لازم برای کسب سود مستمر در بازار بورس و فارکس است. امید است با تلفیق این مهارتها و توانایی تحلیل بازار به سودی مستمر و قابل اطمینان دست یابید.
با رشد روزافزون بازار بورس شاهد انتشار کتابهای بیشماری در زمینه نحوه کسب در آمد از این بازار هستیم. نظرات بسیاری در این زمینه وجود دارد، بعضی خوب، بعضی بد، برخی مبتکرانه و نو هستند و برخی نیز فقط نظرات قدیمی با ظاهری متفاوت میباشند. با این وجود معمولا هر نویسنده ایدهای دارد که او را از بقیه متمایز میکند،یک ایده ویژه مانند آقای مارک داگلاس که با نگارش این کتاب که حاصل سالها تحقیق و تفکر ایشان است، برای معاملهگران بازارهای مالی، یک معدن جواهر آفریده است. این کتاب نگاه عمیقی دارد به مشکلاتی که در هنگام ورود به بازار پرچالش سهام با آنها روبرو میشویم. یک تازه کار دنبال راهی برای کسب درآمد است. او بعد از مدتی متوجه میشود که نصایح کارگزاران یا دیگران مبنی بر خرید یا فروش یک سهم، همیشه نتیجه بخش نیست و برای پیشگیری از سردرگمی باید برای معاملات خود سیستمی طراحی کرده یا بخرد.
قسمتی از کتاب تحلیل بنیادی تکنیکال یا ذهنی:
تحلیل تکنیکال زمانی ظاهر شد که بازارهای مبادلاتی سازمان یافته ای بوجود آمدند. اما معامله گران تا اواخر دهه ۷۰ یا اوایل ۸۰، آن را به عنوان ابزاری مناسب برای کسب پول نپذیرفتند. اکنون یک تحلیلگر تکنیکال میداند که جریان اصلی بازار را در اختیار دارد.
در یک روز، هفته یا ماه مشخص تعداد مشخصی معامله گر هستند که وارد بازار میشوند. این افراد به منظور کسب سود، معاملات مشخصی را بارها و بارها انجام میدهند. به عبارت دیگر این اشخاص الگوهای رفتاری را بوجود میآورند و گروهی تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی؟ از اشخاص که با یکدیگر و بر یک مبنای ثابت کار میکنند یک الگوی جمعی را بوجود میآورند. این الگوهای رفتاری قابل مشاهده و سنجش هستند و به صورت آماری تکرار میشوند.
تحلیل تکنیکال شیوهای است که این الگوهای رفتاری را در الگوهای قابل تشخیصی سازماندهی میکند، که در نتیجه با استفاده از آنها میتوان احتمال وقوع بیشتر یک احتمال بر دیگری را حدس زد. در واقع تحلیل تکنیکال این امکان را به وجود میآورد که وارد ذهن بازار شوید و ببینید که چه چیزی با توجه به الگوهای رفتاری بازار محتملتر است.